اقدس عارف/پرسشی از دکتر کتایون رازجویان: چگونه فرزندمان را برای تولد خواهر یا برادر کوچکترش آماده کنیم؟
در انتظار دومین فرزند
«والدین باید به فرزندشان بگویند قرار است بچهای به دنیا بیاید که مثل او است ولی الان در شکم مامان است و چند ماه دیگر به دنیا میآید یا قرار است شکم مامان بزرگتر شود و...
خیلی خوب است که بچه اول را آماده کنیم و برایش توضیح دهیم که یک نوزاد چه نیازهای فیزیکیای دارد. اگر پدر و مادر از بچه بزرگتر برای خرید لوازم نوزاد کمک بگیرند و از سلیقه او استفاده کنند هم بسیار خوب است. این کارها باعث میشود احساس کند به خانوادهای تعلق دارد که قرار است بچه کوچکتر هم عضوی از آن باشد، در این صورت منتظر ورود او خواهد بود...»
اینها بخشی از صحبتهای دکتر کتایون رازجویان، فوقتخصص روانپزشکی کودک و نوجوان در پاسخ به این سوال «سلامت» بود که چگونه فرزند اول را برای تولد فرزند دوم آماده کنیم؟ ادامه گفتوگوی ما را بخوانید.
سلامت: پدر و مادر چه زمانی باید درباره اینکه قرار است فرزند دیگری داشته باشند، با فرزند اول صحبت کنند؟
از زمانی که میفهمند قرار است عضوی جدید به خانوادهشان اضافه شود، میتوانند در این باره با بچه صحبت و او را آماده کنند. البته اینکه به کودک چه بگوییم بسیار اهمیت دارد چون گاهی حرفها کار را خراب میکند.
سلامت: مثلا چه حرفهایی؟
بعضی پدر و مادرها احساس گناه میکنند و به همین دلیل حرفهایی میزنند که درست نیست؛ مثلا میگویند بچه دوم را به خاطر تو میآوریم چون تنها بودی و دلت خواهر و برادر میخواست! در حالی که اصلا نباید بار بچهدار شدن و بارداری را به دوش بچه انداخت.
سلامت: چرا؟
یکی از دلایلش این است که کودک باید پدر و مادر را مرکز قدرت خانه و افرادی که مسئولیتهای بزرگی بر عهده دارند، زندگی را امن میکنند و تصمیمهای مهم میگیرند، بشناسد. نه اینکه حس کند او میتواند تصمیم بگیرد بچه دیگری به خانواده اضافه شود یا نه! خیلی از ما پدر و مادرها خواسته و ناخواسته چیزهایی را به کودک القا میکنیم که بعدها مشکلساز میشود. حتی آنها نباید در آمادهکردن بچه زیادهروی کنند.
سلامت: منظورتان چیست؟
احتمال دارد اتفاقهای پیشبینینشدهای بیفتد که مخصوصا وقتی بچهها کوچک هستند و تخیل قویای دارند به آنها صدمه میزند. مثلا اگر جنین سقط شود، بچه ممکن است احساس گناه کند و فکر کند چون او نمیخواسته برادر یا خواهری داشته باشد، این بلا سر بچه متولد نشده آمده است. پس بهتر است منطقی حرف بزنیم.
سلامت: گاهی پدر و مادرها به بچه اول میگویند بچه دوم را کمتر از تو دوست داریم!
این هم یکی از اشتباههای بزرگ است؛ چنین حرفهایی هم برای بچه بزرگتر مشکلات اساسی ایجاد میکند و هم بچه کوچکتر.
سلامت: برای بچه کوچکتر هم؟
بله، چون وقتی بزرگتر میشود ممکن است به هر دلیل متوجه این حرفها شود و حس کند ناخواسته بوده و پدر و مادر فقط خواهر یا برادر بزرگتر را میخواستهاند. حتی امکان دارد فرزند بزرگتر این صحبتها را به او انتقال دهد. به همین علت نباید وارد بازیهای اینچنینی شد.
سلامت: گاهی فرزند بزرگتر از اینکه مجبور شود اتاقش را با دیگری شریک شود، ناراحت میشود. آنوقت چه رفتاری باید داشت؟
به هر حال ممکن است پذیرش این مساله برای کودک خیلی راحت نباشد. واقعیت این است که او سلطان مطلق خانه بوده و حالا هم باید حضور رقیبی را بپذیرد و هم وسایلش را با او شریک شود و کنار آمدن با این مساله برایش سخت خواهد بود. پدر و مادر باید بگویند شرایط ما طوری است که شما دو تا باید در یک اتاق شریک شوید. میتوانیم بخشی از اتاق را به فرزند اول اختصاص دهیم و به او بگوییم میتوانی رنگ این قسمت را خودت انتخاب کنی. علاوه بر اینها، پدر و مادر میتوانند بگویند ما هم بعضی وسایلمان را با دیگران شریک میشویم یا مثلا وقتی بچه بودیم، با خواهر و برادرمان اتاق مشترکی داشتیم و...
سلامت: اگر کودک باز هم قانع نشد؟
درنهایت، کودک با این رفتارها و صحبتها یا این موضوع را قبول میکند یا نمیکند. اگر قبول کرد که خیلی خوب است ولی اگر نپذیرفت هم پدر و مادر نباید خیلی رفتار و تصمیمشان را تغییر دهند و مثلا بگویند حالا که تو دوست نداری، تخت بچه را اینجا نمیگذاریم!
سلامت: گاهی رسیدگی به نوزاد، فرزند اول را میرنجاند. در این صورت چه باید کرد؟
خیلی از پدر و مادرها میگویند ما با بچه دوم بازی نمیکنیم یا بغلش نمیکنیم که فرزند اول غصه نخورد، این راهکار هم غلط است! باید همیشه به او توضیح دهند هر دو بچهشان را دوست دارند و به هر دو توجه دارند ولی نیازهای آنها با هم متفاوت است و بچه کوچکتر نیازهای فیزیکی خیلی بیشتری دارد. بچه اول باید کمکم درک کند پدر و مادرش دوستش دارند ولی باید وقتهایی را برای رسیدگی بچه دوم هم اختصاص دهند.
سلامت: نقش پدر در این زمینه چیست؟
خیلی مهم است پدر ارتباط بیشتری با فرزند اول برقرار کند یا با مادر همکاری کند تا بتواند وقت بیشتری را فقط به کودک بزرگتر اختصاص دهد و با او بازی کند و گپ بزند تا احساس تنهایی نکند و فکر نکند وقت و علاقه پدر و مادر فقط صرف دیگری میشود.
سلامت: بعضی مادرها وقتی جنین در شکمشان لگد میزند، کودک را صدا میزنند و میگویند بیا ببین بچه لگد میزند یا با روشهایی مثل این سعی در جلب محبت او دارند.
بله، وقتی مادر از این روش استفاده میکند، درواقع مفهومش این است که کودک بزرگتر را در حسهای قشنگش شریک میکند. بچه متوجه میشود که مادر او را میبیند، با او حرف میزند و احساس بسیار بهتری خواهد داشت.
سلامت: بعضی بچهها هم کلا وجود فرزند دوم را نادیده میگیرند.
باید دید چرا کودک این کار را انجام میدهد؛ ناراحت است یا حسادت میکند؟ پدر و مادر نباید خیلی اصرار کنند به بچه دوم توجه نشان دهد یا مدام بپرسند چرا خواهر یا برادرت را دوست نداری؟ بهترین کار این است که بروند کنارش و با او بازی کنند یا حرف بزنند تا بفهمد دوستش دارند و مورد توجه است. باید زمانی به کودک داد تا آرامآرام خود را با شرایط وفق دهد. اگر از کودک کمک بگیریم، مثلا بخواهیم لباس نوزاد را از کمد بیاورد یا با مادر کاری انجام دهد، باز احساس دلبستگی بچه را بیشتر میکند و نگرانیاش کمتر خواهد شد. با این کار خود را لایقتر میبیند و حس میکند توانایی انجام کارهایی را دارد و رابطهاش با خواهر یا برادر کوچکش بهتر خواهد شد.
منبع : www.salamat.ir